سلام
سلامی با نام خالق عشق
خالقی که هم عاشق است و هم معشوق
می خواهم عاشق شوم
که عاشقی راهی است برای از خود بی خود شدن
و عاشق از درون خود بیرون می آید و به سمت معشوق حرکت می کند
و این حرکت چه زیباست
می دانم که عشق حقیقی تنها از آن توست
و تویی که آن را به بندگانت اهدا می کنی تا مزه عشق را بچشند و عاشق شوند
و عاشقانه به سوی تو بیایند و از تو یاری بخواهند .
و چه زیباست عاشقانه به سمت تو حرکت کردن
اما عشقی که در آن عقل نباشد زود گذر است و دوامی ندارد .
پس این عشق زمانی معنا پیدا می کند که همراه با عقل باشد .
و عاشق عاقل پا در راهی می گذارد که به آن ایمان می گویند .
و عشق بی ایمان معنا ندارد و ایمان بی عشق وجود ندارد .
پس مرا عاشق گردان .
عاشق عاقل با ایمان .
درد و دل: جان بی دل
کل درد و دل ها